افزايش تولید از طريق بهبود مديريت زنبورداری



روند رو به رشد جمعیت جهان ، بویژه در کشور ما منابع طبیعي و محیط زیست را مورد تهدید قرار داده است ؛ به طوري که نیاز روز افزون تأمین غذایي افراد جامعه این تهدید را تشدید کرده است. لذا به منظور ایجاد تعادل در منابع طبیعي و برآورد نیازهاي غذایي باید  اقدامات اساسي انجام شود. در این رابطه زنبورعسل باتوجه به بیولوژي و تنوع تولیدات خود مي تواند جایگاه ویژه اي در تأمین غذاي جامعه داشته باشد.

امروز نقش مهم و ارزشمند این موجود در افزایش راندمان تولیدات زراعي و باغي بر کسي پوشیده نميباشد؛ طبق برآوردهاي انجام شده در ایران ارزش افزودهي محصولات باغي و زراعي بالغ بر 11000 میلیارد ریال ميباشد و توسعه این صنعت در طي دو دهه گذشته در کشور ، حکایت از سطح اشتغال و اهمیت آن در اقتصاد ملي دارد بگونه اي که ارزش عسل تولیدي سالانه بالغ بر 46/5 هزار تن و  223 میلیارد ریال ميباشد.

متاسفانه چالشهاي مدیریتي بر سر راه این صنعت ارزشمند از مشکلات جدي توسعه و بهبود آن محسوب ميشود. لذا حضور مدیریت کارآمد در پرورش  زنبورعسل مي تواند وضعیت زنبورعسل را در کشور متحول سازد.مدیریت موفق در پرورش زنبورعسل مستلزم بکارگیري و استفاده از دانش و مهارتهایي است که بتواند از ظرفیت تولیدي هر کلني در مقابل هزینه هاي سرمایه گذاري  و سایر هزینه ها)  کوچ و مهاجرت کلني ها سایر نهاده هاي مورد نیاز زنبورستان نیروي کار و ... ( به بهترین وجه استفاده نماید. در اغلب زنبورستان ها کلني هایي وجود دارند که عملکرد شان سه تا چهار برابر بیش از میانگین تولید سایر کلنی ها در زنبورستان مي باشد. بنابراین تحت این شرایط امکان بهبود و اصلاح مدیریت پرورش زنبورعسل حداقل به میزان قریب به سه برابر وجود دارد.

هزینه هاي نگهداري کلني هاي زنبور عسل که داراي تولید پایین هستند معمولاً برابر هزینه هاي نگهداري کلني هاي قوي بوده و اغلب بیشتر از آنها ميباشد، بخاطر اینکه در این کلني ها براي برطرف کردن کمبودهایي که اغلب با آن روبرو مي باشند؛ ميبایست باصرف وقت، انرژي ومنابع مالي فراوان اقدام نمود و همچنین حفاظت و رسیدگي به این کندوها متحمل  زحمات بیشتري خواهد بود. با افزایش میانگین تولید، تقریباً برابر یا نزدیك به عملکرد کلني هاي پر تولید، زنبوردار مي تواند عملکرد بهترین کلني هایش را با بکارگیري روشهاي مدیریتي مطلوب نیز بهبود بخشد.

تولید عسل هرکلني در واقع مقدار عسل ذخیره آن کلني است که توسط زنبودار برداشت مي شود. ذخیره عسل در زنبور عسل ، یك صفت رفتاري است؛ بطوري که بعضي از نژادها تمایل به جمع آوري و ذخیره سازي شهد دارند و برخي از نژادها که تمام شهد حمل شده به کندو را صرف رشد جمعیت کرده و ذخیره عسلي چندانی باقی نمي گذارند . تولید عسل در کلني هاي زنبورعسل ارتباط بسیار نزدیکي با رفتار جمع آوري شهد ( Hoarding behaviour ) دارد که مي توان در برنامه ریزي ها به آن توجه نمود.

رفتار جمع آوري شهد به عوامل گوناگوني همچون حجم محموله شهد، تراکم زنبوراني که در جمع آوري شهد مشارکت دارند ، تعداد پروازهاي جمع آوري شهد و غیره بستگي دارد، این صفات تا درصد بالایي به کیفیت ژنتیکي ملکه بستگي دارد .که در این رابطه مي توان از نتایج حاصل از جفتگیري هاي کاملاً کنترل شده بهره گیري نمود.

براي اینکه زنبوردار قادر باشد مدیریتي مناسب را  در پرورش کلنــي هاي زنبورعسل خود اعمــــال نماید لازم است موارد زیر را رعایت کند :
1- پرورش ،تولید و بکارگیري ملکه هاي جوان از نژادهاي برتر و داراي خصوصیات مطلوب .
2 - ذخیره عسل و گرده گل فراوان و کافي در تمام طول سال ( کلني زنبورعسل، مي بایست عسل و گرده گل مورد نیاز را دراختیار داشته باشد ) .
3 - ایجاد فضاي کافي براي تغذیه ، پرورش نوزاد و ذخیره عسل مازاد بر نیاز کلني.
4 - نگهداري ملکه جوان با جمعیت کافي درطول سال( قوي نگهداشتن کلنی ها ) زنبورعسل براي ادامه حیات و فعالیت و همچنین براي رشد و نمو به کربوهیدارتها ، پروتئین ها ، ویتامین ها و مواد معدني نیاز دارد .

زنبورعسل بطور طبیعي عمدتاً کربوهیدراتها را ازطریق شهد گل و پروتئین ها ، چربي ها ، ویتامین ها و مواد معدني را از طریق گرده گل دریافت مي نماید. گرده گل که سلول جنسي نر گیاهان است ؛ منبع مهم مواد پروتئیني ، چربي ، مواد معدني و ویتامین براي زنبورعسل است و زنبوران عسل از این مواد بیشتر در ساختمان ماهیچه ها ، غدد و ترشحات آنها و سایر  بافتها استفاده مي کنند.

زمانيکه گرده گل به مقدار کافي موجود نباشد؛ ضروریست زنبورداران کلنی های خود را با غذای کمکی مکمل یا جانشین گرده گل در زمان کمبود پروتئین تغذیه نمایند. اگر میزان گرده گل در غذاي کمکي مکمل زنبور عسل از 25 درصد بیشتر باشد ، زنبوران با اشتهاي بیشتري آن را مصرف  ميکنند.

به استناد تحقیقات انجام شده ، پایین بودن سطح مدیریت در زنبورستانها و متعاقب آن وجود معضل بازاریابي عسل ، اتکاي انحصاري درآمد زنبورداران به تولید عسل و عدم شناخت کافي زنبورداران نسبت به زنبورداري به عنوان فعالیتي اقتصادي، باعث رکود صنعت زنبورداري در کشور گردیده است و کمتر کارشناسي معتقد است که زنبورداري در سطح کلان جایگاه خود را یافته است.

محور اصلي مدیریت صحیح و مطلوب در پرورش زنبورعسل در ایران عبارتست از استفاده بهینه از محیط، آگاهي از خصوصیات مطلوب توارثي در راستاي بهبود مدیریت از جمله جمع آوري شهد از طریق جمعیت قوي که تمامي این موارد  بدنبال برنامه ریزي و مدیریت صحیح پرورش دهنده حاصل مي شود .

مدیریت پرورش یکي از ارکان صنعت زنبورداري در کشور محسوب ميگردد. مدیریت صحیح پرورش زنبورعسل عبارتست از برنامه ریزي و بکارگیري اسلوب صحیح عملیاتي در موارد زیر : 
1 - غارت و نحوه جلوگیري از آن ؛
2 - روشهاي غذا دادن به زنبور ؛
3 - تأمین آب سالم و کافي براي زنبور ؛
4 - ازدیاد کلنی ها ؛
5 - گرفتن و مستقر نمودن بچه کندو ؛
6 - جلوگیري از تولید بچه کندو ( تکثیر بي مورد ) ؛
7 - معرفي ملکه به کندو ( تعویض ملکه و اصلاح نژاد ) ؛
8 - انتقال کلني هاي زنبورعسل باتوجه به تقویم گلدهی و شناخت ظرفیت هاي مناطق ؛
9 - تهیه و تأمین مایحتاج پرورش زنبورعسل با پیروي از اصول استاندارد و اقتصاد ؛
10 - مدیریت مطلوب کلني هاي زنبورعسل در فصول مختلف سال ؛
11 - بازاریابي و فروش عسل و ابداع روشهاي جدید عرضه ي آن به منظور ارتقاء صادرات ؛
12 - تهیه و تدوین مقررات مربوط به تهیه، نگهداري و فروش عسل ؛
13 - بهداشت پرورش زنبورعسل در کلیه مراحل و شناسایي، پیشگیري و درمان بیماريها ؛
14 - حفـاظت زنبورعسـل در برابر سمپـاشي گیاهان و سایر آفت کش ها ؛
15 - حمایت مالي توسط ارگانهاي ذیربط ؛
16 - تلاش در جهت استفاده بهینه از منابع طبیعي و کشاورزي و به حداقل رساندن هزینه تولیدات زنبورعسل ؛

همانگونه که در تشریح و تعریف مدیریت صحیح پرورش زنبورعسل اشاره شد ، بخش مهمي از مدیریت متوجه کمیت و کیفیت  گلهاي موجود در طبیعت و بطور کلي چراگاه زنبورعسل و شرایط جغرافیایي و اقلیمي آن است.

از دیگر معضلات زنبورداران کاهش جمعیت و عملکرد کندوهاي زنبورعسل مي باشد که برخي اوقات  این امر به علت آمیزش هاي خویشاوندي ملکه با زنبوران نر در زنبورستان بوجود مي آید .

کوچ کلني ها و به تبع آن حضور و تنوع زنبوران نر که از زنبورستانهاي مختلف مجاور به محل کلنی ها مراجعه مي نمایند یکي از راههاي جلوگیري از این مسئله است. بنابراین موفقیت در امر پرورش زنبورعسل بستگي به داشتن دانش و اطلاعات لازم در مورد رفتار و فعالیت هاي این حشره دارد .لذا در مدیریت صحیح لازم است قبل از هر اقدامي ابتدا وضعیت نژادي و پیشینه ي ملکه کلني هاي زنبورعسل مورد بررسي قرار گیرد.

ضروری است با توجه به اینکه در مدت دو هفته در زمان وجود شهد گیاهان در طبیعت یك کندوي قوي با 60000 زنبور بطور معمول 50 درصد می تواند بیشتر از چهار کندوي ضعیف با 15000 زنبور ، عسل تولید نماید . با استفاده از دانش ، اطلاعات و بکارگیري روش صحیح مدیریت نسبت به جایگزین کردن کندوهاي قوي و پرجمعیت بجاي کندوهاي ضعیف اقدام کرد.

در بعضي زنبورستان ها مدیریت پرورش ترجیح مي دهد به منظور ایجاد کندوهاي قوي و پرجمعیت و همچنین جمع آوري شهد بیشتر، از سیستم دو ملکه اي در کندوها استفاده نمایند زیرا جمعیت قوي باعث افزایش میزان تخمگذاري روزانه و پرورش نوزاد بیشتر و به تبع آن افزایش عملکرد کندو و استفاده کامل از منابع طبیعي حاصله از گیاهان تولیدکننده شهد و گرده در منطقه مي شود .یك زنبوردار مجرب بایستي حدود یکسال جلوتر از جریان شهد براي تولید محصول بیشتر آمادگي داشته و برنامه ریزي نماید.

دو فصلنامه علمی- ترویجی/ شماره اول، تابستان 1388 - سید محمد کريم موسوي فر